نوزده ماهگی
سه ماه تابستون هم تموم شد درست سه ماهه که دیگه دوقلوها مهد نرفتن و حتی یه بار هم شکرخدا مریض نشدن .اون دوماهی که مهد رفتن و همش مریض بودن وزن که نگرفته بودن هیچ بعضی وقتا وزنشون کمترهم شد و اصلا رشدشون خوب نبود چقدر بابت اون دوماه ناراحتم .اگه کم لطفی بزرگترها نبود اون دوماه رو هم نمیگذاشتمشون تو مهد و اون همه ... بگذریم. خدا کمک کنه همینطور این روال رو ادامه بدیم . صبح ها بابک میره مامان بزرگ رو از خونشون میاره خونه ما بعد پرستار میاد و باهم کناربچه ها هستن .عصرهم بابک دوباره میاد و مامان بزرگ رو دوباره میبره میذاره خونشون .امیدوارم همکارای بابا بابک هم همکاری کنن باهامون و جاشو تغییر ندن که محل کارش دور بشه و این ش...
نویسنده :
آرام
20:20